زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه

باباشاه اصفهانی

باباشاهِ اِصْفَهانی، فرزند سلطان علی، خوش‌نویس نامدار و شاعر (زنده در 1010 ق/ 1601 م). خانوادۀ او در اصل از مردم كهپایۀ (قهپایۀ) اصفهان و خود او زاده و پرورش یافتۀ شهر اصفهان بود (اوحدی، 215). 
باباشاه را برخی از تذكره‌نویسان شاگرد سیداحمد مشهدی می‌دانند (عالی، 50). از متأخران، میرزای سنگلاخ به روش همیشگی خود به او لقب «رئیس الرؤسا» داده، و داستانی دربارۀ او ساخته و پرداخته، و وی را شاگرد میرعلی هروی معرفی كرده است (1/ 187- 188). وی می‌نویسد: باباشاه در 8 سالگی به خدمت میرعلی هروی رسید و به مدت 8 سال از او تعلیم خط گرفت (1/ 188- 189)؛ در حالی كه در هیچ مأخذی نشانه‌ای از سفر باباشاه 8 ساله از اصفهان به مشهد و هرات كه میرعلی بین سالهای 911 تا 935 ق در آنجا می‌زیست، یا به بخارا كه از آن پس تا مرگ (951ق) در آن به سر برد (بیانی، احوال ... ، 2/ 493-495، 500)، دیده نشده است. از سوی دیگر گزارشی نیز از سفر میرعلی به اصفهان در دست نیست. 
در مورد استادی سیداحمد مشهدی بر او نیز جای سخن است؛ زیرا چنانكه گذشت، گزارشی از سفر باباشاه به خراسان در دست نیست و نیز سندی از سفر سیداحمد به اصفهان وجود ندارد (نك‍ : ه‍ د، احمد مشهدی). مشكل شناخت استاد باباشاه در خوش‌نویسی را خود او در رسأله مشهورش «آداب المشق» (ه‍ م) حل می‌كند. او در مقدمۀ این رساله سلطان علی مشهدی (د 926 ق) را استاد غیرمستقیم خود معرفی كرده است (ص 58- 59)؛ از این رو، باباشاه را می‌توان خوش‌نویسی دانست كه دارای استادی مستقیم و معین نیست، بلكه با پیروی از سلطان علی مشهدی و دیگر استادان پیش از خود و با ممارست و مشق بسیار به استادی رسید. در این میان، استعداد شخصی او را نباید نادیده گرفت. قطب‌الدین یزدی صاحب رسالۀ قطبیه كه بابا شاه را در 995 ق در اصفهان دیده، دربارۀ او می‌نویسد: «خوش‌نویسی او مادرزاد، و حسن خطش خدادادی است و خط او از دیگر خوش‌نویسان اصفهان برتر است» (نك‍ : عالی، همانجا؛ حبیب، 189، 216؛ ایرانی، 140-141). 
نویسندگان و شعرای همزمان و پس از او در اینكه تا ظهور این هنرمند هیچ یك از نستعلیق‌نویسان به پای باباشاه نرسیده‌اند، اتفاق نظر دارند. اوحدی بلیانی (973- ح 1050 ق) او را «خوش‌نویسی بی‌بدیل و كاتبی بی‌عدیل» می‌نامد (همانجا). تقی‌الدین كاشی (975-1016 ق) به نقل از معزالدین محمد خوش‌نویس دربارۀ او می‌نویسد: «كتابت مشارالیه در پختگی و شیرینی اگر از كتابت خوش‌نویسان و استادان بهتر نیست، كمتر نیز نیست»، و به گفتۀ همو «قلمرو نستعلیق او را مسخر است» (ص 395). دست‌نوشته‌های باباشاه خریداران و هواخواهان بسیار داشت و ارزش هر 000‘1بیت كتابت او 3 تومان صفوی برابر با 100 روپیۀ هندی بود. نسخه‌های نوشتۀ او را در زمان زندگی و پس از مرگش به سراسر ایران بردند و به بهای گزاف خرید و فروش شد. این آثار نفیس، كوتاه مدتی پس از او در شمار آثار نایاب درآمد (رازی، 2/ 430؛ اسكندربیك، 1/ 171). 
باباشاه بیشتر به نوشتن كتاب و رساله می‌پرداخت و از قطعه‌نویسی دوری می‌جست. آثارش بیشتر به قلم كتابت و یكدست و روان نوشته شده است (عالی، همانجا؛ بیانی، كارنامه ... ، 168). 
باباشاه شعر نیز می‌سرود و «حالی» تخلص می‌كرد. در تذكره‌های شعر عصر صفوی نمونه‌هایی از سروده‌های او نقل شده است. تقی‌الدین كاشانی می‌نویسد: «طبعش در شاعری نیز بد نیست و در سلك شعرای كرام انتظام دارد» (همانجا). 
تمامی كسانی كه دربارۀ زندگانی باباشاه آگاهیهایی داده‌اند، با ستایش از او یاد می‌كنند و او را شاعر و خوش‌نویسی «به غایت خوش فهم، خوش‌منش، عالی فطرت و صوفی طبیعت» وصف كرده‌اند. در همان حال، او را انزواطلب و الفت گریز دانسته، و نوشته‌اند كه جز با فقرا و اهل‌الله سخن نمی گفت (اوحدی، 215؛ واله، ذیل باباشاه). نویسندۀ دیگری از هم عصران او برآن است كه باباشاه به چنان اخلاق پسندیده و رفتار عارفانه‌ای آراسته است كه قلم در شرح آن ناتوان است. برخی او را «اهل نقطه» (از نقطویه)،و جمعی صوفی و درویش مسلك دانسته‌اند (تقی‌الدین كاشی، همانجا). قاضی احمد قمی او را از «خوش‌نویسان مقرر» می‌داند كه مدتی نیز در بغداد به كتابت اشتغال داشته است (ص 119). اسكندربیك در گزارشی آورده است كه باباشاه اوقات خود را به كتابت می‌گذراند و از این راه تأمین معاش می‌كرد (همانجا). 

همچنان كه از زندگی این خوش‌نویس نامدار آگاهی چندانی نداریم، دربارۀ زمان و مكان مرگش نیز آگاهی دقیقی در دست نیست. آثار شناخته شدۀ او بین سالهای 974تا 986ق كتابت شده است. بنابراین، تا تاریخ پدید آمدن آخرین اثر در زنده بودن او جای دودلی نیست؛ اما دركمال شگفتی میرزای سنگلاخ می‌نویسد كه در 925ق در مشهد درگذشت (1/ 192). قاضی احمد مرگ او را در 996ق در بغداد (همانجا)، میرزاحبیب (ص 189) و ایرانی (ص 141) سال 1012 ق در مشهد و یا بغداد نوشته‌اند. بیانی قول قاضی احمد را برگزیده، و آن را امری «مسلم» می‌داند ( احوال، 1/ 87). اما گزارش تذكره‌نویس همزمان او اوحدی بلیانی كه از مصاحبت او مكرر بهره‌مند شده است، نشان از جوانی او در 1000 ق دارد. تنها نشانه‌ای كه پس از آن بر زنده بودن وی حكایت دارد، نوشتۀ صاحب هفت اقلیم در 1010 ق است كه می‌نویسد: «باباشاه ... نسخ تعلیق را درغایت عذوبت تحریر می‌نماید» (رازی، همانجا). 

آثـار

الف ـ قطعات

3 قطعه به قلم نستعلیق 3 دانگ عالی و خوش، با رقمهای «كتبه العبد باباشاه» و «فقیرحالی» در 3 مرقع موجود در كتابخانۀ دانشگاه استانبول و توپكاپی‌سرایی استانبول (بیانی، همان، 1/ 90). 

ب ـ نسخه‌ها

1. تذكرةالشعرای دولتشاه سمرقندی، وزیری (15×24 سانتی‌متر)، 202 ورق، به قلم نستعلیق عالی، به تاریخ 974ق، باجلد روغنی زیبا، در كتابخانۀ ملی پاریس (بلوشه، II/ 312). 
2. منتخب دیوان غزلیات امیرخسرو، 203 ورق، جدول زرین، به قلم نستعلیق خوش، با رقم باباشاه اصفهانی، به تاریخ 974 ق، با جلد زركوب، از مجموعۀ اردبیل، وقفی شاه عباس، در كتابخانۀ شچدرین سن‌پترزبورگ (دورن، 354؛ دانش‌پژوه، 8/ 137). 
3. سلسلة الذهب جامی، وزیری (5/ 15×5/ 24 سانتی‌متر)، 498 صفحه، هر صفحه 14سطر، به قلم نستعلیق كتابت خفی ممتاز، با رقم «به سعی فقیر باباشاه اصفهانی ... »، به تاریخ رمضان 977. این نسخۀ نفیس افزون بر 2سرلوح مذهب و دیگر آرایه‌های كتاب‌سازی، دارای 14 مجلس نگارگری شدۀ ممتاز و جلد روغنی و سوخت بسیار زیباست. این نسخه در كتابخانۀ كاخ گلستان تهران به شمارۀ 671 نگاهداری می‌شود (بیانی، فهرست ... ، 320-321؛ آتابای، فهرست دیوانها ... ، 1/ 223-224). 
4. ترجمۀ منظوم چهل كلمه، وزیری (14×24 سانتی‌متر)، 16 صفحه، هر صفحه 3 سطر، متن به قلم نستعلیق نیم‌دودانگ عالی كتابت خفی، به زر و لاجورد و 6 سطر ترجمه به فارسی با مركب، با رقم «العبدالمذنب باباشاه اصفهانی»، به تاریخ رمضان 978، نسخه با سرلوح مذهب، بین سطور طلااندازی و صفحه‌های تزیین شده به گل و برگ آراسته است و جلد میشن قهوه‌ای ساده دارد. این نسخۀ نفیس در 1105 ق وارد كتابخانۀ شاه سلطان حسین صفوی شده است و اینك در كتابخانۀ كاخ گلستان تهران به شمارۀ 1896 نگاهداری می‌شود (بیانی، فهرست، 334؛ آتابای، فهرست كتب دینی ... ، 293-294). 
5. نصاب الصبیان ابونصر فراهی، نیم ربعی (9×17 سانتی‌متر)، 30 برگ، هرصفحه 10 سطر، كاغذ سپاهانی نخودی، به قلم نستعلیق خوش، به تاریخ ذیقعدۀ 979، با سرلوح زرین و صفحه‌های آراسته با طرحهای ظریف اسلیمی وختایی، جلد تیماج سرخ ضربی، در موزۀ هنرهای تزیینی ( نشریه ... ، 3/ 131). 
6. نصایح الملوك، وزیری كوچك (9/ 14×21 سانتی‌متر)، 46 صفحه، هر صفحه 10سطر، به قلم نستعلیق نیم دودانگ كتابت عالی، بارقم «فقیر باباشاه اصفهانی»، به تاریخ 980 ق، بر پیشانی صفحۀ نخست یك سرلوح مذهب مرصع، حاشیۀ همگی صفحات تشعیر شده، بین سطور طلااندازی و آراسته به گلهای ریز، جلد روغنی بوم مشكی با طرح تشعیر، اندرون میشن مشكی، به شمارۀ 2227 م در كتابخانۀ كاخ گلستان (بیانی، احوال، 1/ 91؛ آتابای، فهرست كتب ادبی ... ، 757- 758). 
7. تحفة الابرار جامی، 89 ورق، متن و حاشیه شدۀ رنگین، هر صفحه 10 سطر بر متن زرافشان، به قلم نستعلیق خفی عالی، با رقم «سوّدَهُ باباشاه اصفهانی»، به تاریخ ذیحجۀ 982، دارای یك سرلوح مذهب، جلد روغنی زمینه تریاكی بانقش گل و بوته، به شمارۀ 32 در كتابخانۀ مجلس شورای ملی (شورا، 1/ 10؛ بیانی، همانجا). 
8. منظومۀ خضرخان و دولرانی از امیرخسرو دهلوی، 189 ورق، با رقم «باباشاه بن سلطان علی اصفهانی»، به تاریخ جمادی‌الثانی 983، در كتابخانۀ شچدرین سن‌پترزبورگ (دورن، 355؛ دانش‌پژوه، 138). 
9. بوستان سعدی، 176 ورق، ورقها متن و حاشیه شده، حاشیه‌ها به رنگهای گوناگون و برخی زرافشان، با جدولهای زرین و رنگین، به قلم نستعلیق عالی، با رقم «باباشاه بن سلطان علی» به تاریخ 986ق، در همان كتابخانه (دورن، 345؛ دانش‌پژوه، 135). 
10. بوستان سعدی، 173 ورق، به قلم نستعلیق ممتاز، با رقم «باباشاه بن سلطان علی اصفهانی»، به تاریخ شوال 986. این نسخه از دیدگاه زیبایی خط و جلد شاهكاری نفیس به شمار می‌آید. بر پشت ورق نخست نسخه، اثر مهرهای صاحبان آن پیش از 1055 تا 1070 ق دیده می‌شود. واپسین آنها اثر مهر اورنگ زیب امپراتور مشهور مغول هند است، در همان كتابخانه (دورن، 347؛ دانش‌پژوه، همانجا). 
11. منتخب اشعار جامی، به قلم نستعلیق نیم دودانگ عالی، با رقم «العبد المذنب باباشاه اصفهانی»، در مجموعۀ مهدی بیانی (بیانی، همانجا). 

ج ـ آثار منسوب

افزون بر آنچه گذشت، شماری آثار بدون رقم و منسوب به او نیز وجود دارد؛ از جملۀ این نسخه‌ها در كتابخانۀ كاخ گلستان تهران: منتخبی از حدیقة الحقیقۀ سنایی، دو نسخۀ اسكندرنامۀ نظامی، یك نسخه خمسۀ امیرخسرو دهلوی، یك نسخه سبحة الاحرار جامی، سرانجام مجموعه‌ای شامل خمسۀ نظامی در متن نسخه و خمسۀ امیرخسرو در حاشیۀ آن، با رقم افزوده و ناقص در آخر كتاب و تاریخ 994 ق (بیانی، فهرست، 39، 87-90، 200-202، 319، 499-500). 

مآخذ

آتابای، بدری، فهرست دیوانهای خطی كتابخانۀ سلطنتی، تهران، 1355ش؛ همو، فهرست كتب ادبی عرفانی كاخ گلستان، تهران، كاخ گلستان؛ همو، فهرست كتب دینی و مذهبی خطی كتابخانۀ سلطنتی، تهران، 1352 ش؛ اسكندر بیك منشی، عالم‌آرای عباسی، تهران، 1334ش؛ اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ ایرانی، عبدالمحمد، پیدایش خط و خطاطان، قاهره، 1345ق؛ بابا شاه اصفهانی، «آداب المشق» اورینتل كالج میگزین، لاهور، 1905 م، ج 26(3)، شم‍ 101؛ بیانی، مهدی، احوال و آثار خوش‌نویسان، تهران، 1345- 1358 ش؛ همو، فهرست ناتمام تعدادی از كتب كتابخانۀ سلطنتی، تهران؛ همو، كارنامۀ بزرگان، تهران، 1340ش؛ تقی‌الدین كاشی، محمد، خلاصة الاشعار، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ حبیب اصفهانی، خط و خطاطان، قسطنطنیه، 1305 ق؛ دانش‌پژوه، محمدتقی، نسخه‌های خطی در كتابخانه‌های اتحاد جماهیر شوروی، تهران، 1358 ش؛ رازی، امین احمد، هفت اقلیم، تهران، 1340ش؛ شورا، خطی؛ عالی، مصطفى، مناقب هنروران، استانبول، 1926 م؛ قاضی احمد قمی؛ گلستان هنر، تهران، 1366 ش؛ میرزای سنگلاخ، تذكرة الخطاطین، تبریز، 1295ق؛ نشریۀ كتابخانۀ مركزی دانشگاه تهران، به كوشش محمدتقی دانش‌پژوه و ایرج افشار، تهران، 1342 ش؛ واله داغستانی، علیقلی، ریاض الشعرا، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀمركز؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.